ماجرای تکان دهنده که همه جهانیان را بهت زده کرد!
شهلا نوری
روز 27 آپریل پلیس اتریش یک پیرمرد ۷۳ ساله را به اتهام زندانی کردن دخترش به مدت ۲۴ سال در زیر زمین خانه خود، بازداشت کرد. دختر این مرد که الیزابت نام دارد هم اکنون ۴۲ ساله است. او که در سال ۱۹۸۴ میلادی "ناپدید" شده بود می گوید: از سن ۱۱ سالگی توسط پدرش مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است و از پدر خود صاحب 7 فرزند شده که یکی از آنها در دوران طفولیت درگذشته و متهم جسد او را آتش زده است.
پلیس اتریش می گوید سه تا از آن کودکان با مادرشان در زیر زمین خانه متهم زندانی شده بودند و سه تا از آنها هم توسط پدر و مادر بزرگشان (متهم و همسرش) بزرگ شده اند. به گفته بازرسان، سه کودکی که توسط پدر و مادر بزرگشان بزرگ شده اند در بدو تولد به همراه نامه ای که در آن آمده بود "الیزابت نمی تواند از آن ها مراقبت کند"، به پدر و مادر بزرگشان واگذار شده بودند.
پلیس زمانی وارد عمل شد که دختر نوجوان بیماری بنام کریستین برای مداوا به بیمارستان منتقل شد. مقام های بیمارستان که به شدت نگران کریستین بودند، خواستار دیدار با مادر او یعنی الیزابت شدند. الیزابت و کودکان وی هم اکنون تحت مراقبت های پزشکی و روان پزشکی قرار دارند.
گفته می شود: یوزف که مردی پرانرژی و باهوش به نظر می آید، در تمام این مدت این راز را ازهمسر و شش فرزند دیگرش یعنی خواهر و برادران الیزابت پنهان کرده. او مایحتاج زندگی مخفی اش را از شهرهای دیگر تهیه می کرده و غذا و پوشاک الیزابت و فرزندانش را به زیر زمین می رسانده. قراراست یوزف به اتهام تجاوز جنسی و زندانی کردن دخترش و فرزندان او در زیرزمین خانه، محاکمه شود.
قرار است خانه امن ترین محل زندگی کودکان باشد!؟ قرار است که کودکان تحت حمایت والدین بدون ترس و وحشت در خانه خود رشد کنند !؟ اما در کمال تعجب هر روز بیش از گذشته شاهد قربانی شدن کودکان در خانه خود و بوسیله افراد خانواده خود هستیم و تجاوز خانگی بعنوان زیر مجموعه ای از "خشونت خانگی" توسط پدر یا اعضاء دیگر خانواده بر کودکان تحمیل می شود. هدف مجرمین از تجاوز به کودک فقط ارضای جنسی خود نیست بلکه بخشأ بمنظور اعمال قدرت و آزار و شکنجه قربانی صورت می گیرد. افشای کیس مذبور می تواند جو رعب و وحشت را نزد کودکان و نوجوانان مورد اذیت و آزار جنسی معاصر آنقدربالا ببرد که هرگز از ترس زندانی شدن توسط پدر، خشونت جنسی وارده را افشاء نکنند.
سوء استفاده یا آزار جنسی کودکان یعنی اینکه فردی بالغ از قدرت، آتوریته و موقعیت خود نسبت به کودک استفاده کرده و از او برای ارضای جنسی خود یا دیگری (دیگران) و یا اعمال قدرت خود استفاده کند و با ایجاد ترس، وابستگی و... کودک را وادار به سکوت کرده و او را از دفاع و کمک طلبیدن ناتوان سازد .
هم زمان با انواع فشارهای جسمی که برای تنبیه کودک نافرمان اعمال می شود که گاها ممری برای خروج فشارهای اجتماعی است، سوء استفاده جنسی از کودکان در اشکال متفاوت صورت می گیرد .
آمار موجود در ایران نشان می دهد که سی درصد از کودکان مورد خشونت های حاد والدین قرار می گیرند، در عین حال متاسفانه آمار خشونت جنسی بر کودکان از این نیز فراتر است . باید توجه داشت که علی رغم اینکه غالب قربانیان تجاوز و آزار جنسی بر کودکان دختر بچه ها هستند، اما پسر بچه ها نیز از این آزار در امان نبوده، بلکه دائما بر آمار قربانیان آن افزوده می گردد.
نمونه های بسیار موارد آزار جنسی، زنگ خطری است که به ما ضرورت مقابله آشکار با آن را گوشزد می کند . در مورد ایران اما آماری در دست نیست که بتوان با ارجاع به آن ابعاد این فاجعه را توضیح داده و برای آن راه حل ارائه نمود . علت این امر در تابو بودن و سکوت و در خفا ماندن این مساله است. تابویی که در مذاهب، فرهنگ ها و جوامع مختلف در اوایل قرن نوزده برای مواردی به کار می رفت که انجام آن مصلحت عمومی را خدشه دار می ساخت، در حال حاضر رنگ و روی دیگری به خود گرفته است. صاحبان قدرت، کلیسا و دیگر نهادهای اجتماعی، برای حفظ سیستم ناعادلانه کنونی به تابوسازی پرداخته و هر آن چه که قدرت و سیطره آنان را به زیر سوال ببرد به عنوان تابو معرفی کرده و جامعه را از انجام آن بر حذر می دارند . برای مثال در جوامعى که مردسالارى و مذهب قدرت بيشترى دارد٬ کنترل زن بر جسم خویش تابو قلمداد شده و از دست دادن باکرگی، سقط جنین و... در منظر عمومی عملی ناپسند معرفی می شود . یا برای حفظ نظام خانواده و استفاده از کار خانگی زن در جهت تربیت فرزندان (نیروی کار آتی) و باز سازی نیروی کار فعلی (مردان)، هم جنس گرایی تقبیح شده و هر گونه رابطه خارج از نرم موجود تابو به شمار می رود . قطعا با بالا رفتن آگاهی اجتماعی و شکستن چنین تابو هایی عرصه بر عاملین تجاوز به کودکان تنگ خواهد شد، اما هنوز تا ریشه کن کردن این معضل راهی دراز در پیش است . بایستی سکوت پیرامون این جنایت را که هر لحظه زندگی ده ها و صدها و هزاران کودک بی گناه را به کام خود می کشد شکست . انجام کار توضیحی و آموزش اصولی به کودکان و در عین حال اعتماد به آن ها و جدی گرفتن حرف هایشان باعث خواهد شد که آن ها ضمن یافتن شهامت مقابله با این عمل، یاد بگیرند که مرزهایشان کجاست و بتوانند "نه" بگویند . بایستی خواهان وضع قوانین به نفع حقوق کودکان و در حمایت از کودکان آسیب دیده شویم. امری که در این کشورها هر چند ناکافی، اما موجود است. در ایران اما هیچ ارگانی در دفاع از کودکان و حمایت حقوقی و اجتماعی از قربانیان تجاوز موجود نیست . تمام کسانی که در ادارات و نهادهای قانونی در این ارتباط مشغول به کار هستند، بایستی در ارتباط با این موضوع آموزش کافی ببینند . بایستی خواهان ایجاد نهادهای اطلاع رسانی و آموزشی برای کودکان، رسیدگی به شکایات، مراکز مشاوره و درمانی برای کودکان و خانواده های آنان شویم و این خواسته را در برنامه ها و مطالبات سیاسی خود بگنجانیم . تحصیل اجباری و رایگان، ممنوعیت کار کودکان٬ اصل حمايت قانون از حقوق کودک مستقل از موقعيت اقتصادى خانواده و مصونیت قانونی و اجتماعی فعالین و مدافعین حقوق کودک از جمله خواسته های پایه ای هر تشکل مدافع حقوق کودک بايد باشد که خواهان آزادی و برابری انسان ها می باشد . *